از اینجا تا به اونجا شوره زاره، بیابون تا بیابون نیش خاره
نمینالم اگر رفتم زیادت، که قلب سنگ تو چون روزگاره
یه روزی عاشق و دیوونه بودی، شراب عشقمو پیمونه بودی
نو اومد من شدم کهنه عزیزم، رفیق نیمه راه خونه بودی
هنوز توی دلم رنگ اُمیده، هنوزم دیده غیر از تو ندیده
به تو عاشقترین باقی میمونم، چو بر شبهای زلفت زد سپیده
آنکه شوق زندگی در من برانگیزد تویی، آنکه مهرش با دل و جانم درآمیزد تویی
علی جانم، یا علی، آخرین نقشی که شب، آخرین نقشی که شب در خاطرم ماند ز توست
اولین یادی که صبح از خاطرم خیزد تویی، علی جانم، یا علی، یا علی جانم، یا علی جانم، یا علی جانم
گر از هزار نای نوا آیدت به گوش، باری به هوش باش، که صاحب نوا یکی علیست
از صد هزار آینه یک رو جلوهگر، از حسن دلبران جهان دلربا یکیست
علیست، علیست، علیست
ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرود، وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان، دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
می زده شب چو ز میکده باز آیم، بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دل دادۀ رهگذرم، از خود نبود خبرم، ای فتنه گرم
شبها سر کوی تو، آشفته چو موی تو، میآیم، تا جویم، خانه به خانه مگر از تو نشانه
میخانه به میخانه، پیمانه به پیمانه، راه تو میجویم این می و مستی بود بی تو بهانه
میسوزم، شبها با شمع رخ تو، با سوز نهان، میسازم، با این آتش دل خود، با کاهش جان
تشنهای به جام شرابم، به لب رسیده جان چو حبابم، مستم و خرابم
فارغ از غمم چه نشستی، چرا دل مرا بشکستی، همچو من چو مستی
مست از بادهام یا از آن نگه، بر تو عاشقم یا بر روی مه
من بر تو عاشقم بر تو عاشقم، قلب من نشد شاد از عشق تو، شاد از عشق تو
گل اومد بهار اومد میرم به صحرا، عاشق صحرائیم بی نصیب و تنها
دلبر مه، پیکر گردن بلورم، عید اومد بهار اومد من از تو دورم
گر بیام از این سفر ای گل عذارم، از سفر طوق طلا برات میارم
دلبر مه، پیکر گردن بلورم، عید اومد بهار اومد من از تو دورم
ز تو خواهم ز تو خواهم، عهد عشقی که بستی وفا کنی، یاد ما کنی
از دیارم گر گذشتی یاد من کن، گر شنیدی سرگذشتی یاد من کن
دلبر مه، پیکر گردن بلورم، عید اومد بهار اومد من از تو دورم
گل اومد بهار اومد میرم به صحرا، عاشق صحراییم بی نصیب و تنها
خوش ادا بالا بلا شیرین زبونم، ماندهام دور از تو و از آشیونم
آشیونم را گل خودرو گرفته، رفته از هر گوشه تا زانو گرفته
گر بیام از این سفر ای گل عذارم، از سفر طوق طلا برات میارم
پیش دخترای محلمون دیگه منو رسوا نکن
قول دادی نامزدم باشی امروز و فردا نکن
دوست دارم چشماتو اون قد و بالاتو
از روزی که تو رو دیدمت غم از دلم دور شده
اسم تو ای بلای جون از عقل من دور شده
عاشقم دیوونم مجنونم مجنونم
رنگ زردم نشون میده عاشقم، دل پر دردم بهت میگه عاشقم
بی روی تو گریان با عشق تو مستم این حالت مستیو هر گز ندهم پس
به من آنکه بدی آموخت، تو بودی تو بودی تو بودی
من و آتیش زد و خود سوخت، تو بودی تو بودی تو بودی
آنکه با تیغ به زهر آلوده عشق، دل و دینم و بهم دوخت تو بودی
آنکه با شعبده بازی به نیرنگ، لب فریاد من و دوخت تو بودی
عاشقتم عاشقتم عاشقتم عاشقتم واویلا واویلا واویلا
عاشقتم عاشقتم عاشقتم واویلا واویلا واویلا
از چشمانت مستی میباره، جام عشقت نوشیدن داره
هر شب یادت جا گیرد به دل من، از عشق تو چشمم بیداره
یادت آید در آن گلشن، آن شب تنها بودی با من
یک خرمن گل در پای تو، میافشاندم دامن دامن
با دل پر آرزو بوسه زدم روی تو، شانه زدم مو به مو سنبل گیسوی تو
آنشب با شادی و شوق بی نهایت، از عشقی آتشین میکردی حکایت
به چه رفتی ای پرستو ز دیار آشنایی، تو طلیعۀ بهاری نکند دگر نیایی
نکند دگر نیایی، نکند دگر نیایی
واه چه بلایی ای دل، دشمن مایی ای دل
دیوونه تر میشه، دل منو بدتر میکنه
به هر در میزنه، غصه رو پرپر میکنه
غم باغ دل منو پوشونده، از این همه گل یکیش نمونده
دیگه وفا برام یه حرف پوچه، هر کس رسیده دلمو سوزونده
دیوونه تر میشه، دل منو بدتر میکنه
به هر یار میرسه، غصه رو از بر میکنه
نهال دشمنی وقتی تو دل غنچه میده، میشینه غم تو دل و غنچه رو پرپر میکنه
واه چه بلایی ای دل، دشمن مایی ای دل
چون ز چمن بگذری خنده به گلها کنی، عاشق دیوانه را شعله سر و پا کنی
بلبل شیدا منم نوگل زیبا تویی، خسته ز دنیا منم فتنۀ دلها تویی
ای گل من با دل من مهر و وفا کن، جان مرا از غم هجران، تو رها کن
دل ز کمند تو رها میکنم، از تو شکایت به خدا میکنم
وای از این آتش سوزان من، ای که زدی شعله تو بر جان من
میشود روزی، آه جان سوزی، جان تو سوزد، آتش عشقی، بر دل سنگت، شعله افروزد
ای گل بی وفا روزی آخر چو من، قلب بی مهر تو سرد و لرزان شود
کلبۀ عشقت از ناله ویران شود، عاقبت روزی، آه جان سوزی، جان تو سوزد، آتش
عشقی، بر دل سنگت، شعله افروزد
زندگی با لحظههاش لحظههای خوب و زشت، بسته دست و پای ما تو حصار سرنوشت
زندگی این لحظههای پر هوس، راحتم نگذاشت یک آن یک نفس
ساخته با دست تقدیر و قضا، از برای من ز هر رنگی قفس
با دلم با خاطراتم در جدالم، ماندهام سر در گریبان با خیالم
هر کی تو زندگانی پاییز و بهاری داره، تو این دو روز دنیا عشقیو یاری داره
هر کی یه جور روزو به شب، شب رو به سر میبره، از جاده این زندگی هر کی یه جور میگذره
سرنوشت آدما رنگاوارنگه، سرنوشت یه روزی زشت یه روز قشنگه
به دیدن من بیا مهتاب در اومد، بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد
میدونی قلبم آروم نداره، تو سینه من یه بی قراره
زنجیر وا کن ز پا دیوونۀ من، چشم انتظارم بیا به خونۀ من
تو اُمید منی بذار مردم بدونن، غم عشق تو رو تو چشم من بخونن
تو خورشید منی من ذره محتاج نورم، بیا گرمی بده به جون من اگر چه دورم
فقط یه روز ز تو جدا میشم که توی گورم
متن آهنگ نوبهار معین
نوبهار آمد و فروردین شد، زندگی بار دگر شیرین شد
شد هوا معتدل و روح افزا، سبز شد دامن کوه و صحرا
لشکر گل همه جا در جنگست، صف اهریمن غم بر ریزد
متن آهنگ شب خاطره انگیز معین
باز دیشب خواب تو رو میدیدم، بوسه از باغ لبات میچیدم
به چه رویای دلاویزی بود، چه شب خاطره انگیزی بود
تو دلت مهر و وفا موج میزد، تو چشات عشق و صفا موج میزد
موی زردت به سر شونۀ تو، مثله آبشار طلا موج میزد
دل به دل راهی داره من میدونم، راز عشقو توی چشمات میخونم
بعد عمری که دلم خون کردی، منو رسوا و پریشون کردی
متن آهنگ عطر شادی معین
وقتی دلم تنها میشه، مثل دیوونهها میشه
یه نفس وقتی ازت جدا بمونه، منو آتیش میزنه میگیره بونه
تو که نیستی ببینی تو باغ چشمام، گل اشکم همه شب زده جوونه
متن آهنگ طاهره معین
….. زغم اسیرم عشقت کرده ز غصه پیرم
رفتی آخر ….. بهار عمرم شده تباه
تو رفتهای از کنار من …..
14- آوازهای معین در کنسرت و اجراهایش
توضیح: آوازها شامل، صدای خسته، خوشتر ز عیش و صحبت باغ و بهار چیست، جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست، روزگاری یار من بودی یار من نبودی، گل در بر و می در کف و معشوق به کام است، امشب ای دوست به کاشانۀ ما آمدهای، من بی می ناب زیستن نتوانم، خیام اگر ز باده مستی خوش باش، ما هم شکسته خاطر و دیوانه بودهایم، اسرار ازل را نه تو دانی و نه من، هـر که آمـد گل ز باغ زندگانی چیـد و رفت، بشنو از نی چون حکایت میکند، به برگ و بار تنت شوق زندگی خیزد، با تولد رنج ما آغاز شد، تو اول مهربان بودی منت نامهربان کردم، پر پرواز عشقت بال من نیست، من در غم تو تو در هوای دگری.(اختصاصی سایت)
این صدای خستۀ من که پر از یه دنیا درده
خندهها به لب نشونده توی سینه گریه کرده
خوندنم به این بهانست که بدونی زنده هستم
زیر و بمها سنگ من شد اوج حلقمو شکستم
میخونم بازم میخونم با تموم خستگیهام
عشق این خاک مقدس همۀ دلبستگیهام
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست، ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار، کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
جفا مکن، جفا مکن، که جفا رسم دلربایی نیست
جدا مشو، جدا مشو، که مرا، که مرا طاقت جدایی نیست
جفا نمودن و برگشتن و وفا کردن
طریق یاری و آئین دل ربایی نیست
روزگاری یار من بودی و یار من نبودی، ماه من بودی ولی در شام تار من نبودی
در بهار آرزو ای گلبن عشق و جوانی، باغ گل بودی ولی باغ بهار من نبودی
ای بسا شبها که در روزن نشسته، منتظر بودی ولی در انتظار من نبودی
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است، سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب، در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
امشب ای دوست به کاشانه ی ما آمدهای، سر فدای قدمت خوب و به جا آمدهای
ما همه شیفتگان ره مهریم و صفا، مرحبا بر تو که با مهر و صفا آمدهای
من بی می ناب زیستن نتوانم، بی باده کشید بار تن نتوانم
من بندۀ آن دمم که ساقی گوید، یک جام دگر بگیر و من نتوانم
خیام اگر ز باده مستی خوش باش، با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است، انگار که نیستی چو هستی خوش باش
ما هم شکسته خاطر و دیوانه بودهایم، ما هم اسیر طره جانانه بودهایم
ما هم به روزگار جوانی ز شور عشق، روزی رفیق ساغر و پیمانه بودهایم
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من، این حل معما نه تو دانی و نه من
هست در پس پرده گفتگوی من و تو، چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
هر که آمد گل ز باغ زندگانی چید و رفت، عاقبت بر سستی اهل جهان خندید و رفت
بشنو از نی چون حکایت میکند، از جداییها شکایت میکند
از نیستان تا مرا ببریدهاند، از نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق، تا بگویم شرح درد اشتیاق
به برگ و بار تنت شوق زندگی خیزد، بیا و بال و پرم شو دمی به لانۀ من
با تولد رنج ما آغاز شد، رنج اُفتادن به دام زندگی
کند شد شمشیر جانم کهنه شد، بس که ماندم در نیام زندگی
تو اول مهربان بودی منت نامهربان کردم، دلم میسوزد از عمری که در پایت فغان کردم
به امیدی که سازم مهربان نامهربانی را، تمام مهربانان را به خود نامهربان کردم
پر پرواز عشقت بال من نیست، نگاه عاشقت دنبال من نیست
کدوم عاشق تر از من عاشق توست، که قلب نازنینت مال من نیست
من در غم تو تو در هوای دگری، دلتنگ تو من، تو دلگشای دگری
در مذهب عاشقان روا کی باشد، من دست تو بوسم و تو پای دگری
اگه منو تنها نذاری چی میشه، بگی که هنوز دوسم داری چی میشه
ای که چشات آسمونی رنگه، صبر دلم مثه صبره سنگه
هر چی میخواد دل تنگت بگو، حرفای تو باسه من قشنگه
تو مثل خود من هستی جدا از همه نیرنگا، صبور و ساکت و تنها مثه خاموشی سنگا
متن آهنگ اگه میشه برگرد معین
من آن غریب خستهام که منتظر نشستهام، غرور خود شکستهام
اگه میشه برگرد، اگه میشه برگرد
دیگه خطا نمیکنم تو رو رها نمیکنم بجز وفا نمیکنم
به گذشته نگهی کن بگو بگو گناه من چه بوده اشتباه من تویی فقط پناه من
به گذشته نگهی کن بگو بگو گناه من چه بوده اشتباه من فقط تویی پناه من
سخن از عشق تو گویم دلو شاهد حرف، مینمایند دو گمگشته ره خانه به هم
سوختم زآتش عشق تو ولی خرسندم، که نزدیکیم در این جمع من و پروانه به هم
متن آهنگ چرا عاشق نباشم معین
من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد، نوبت خاموشی من سهل و آسان میرسد
من که میدانم که تا سرگرم بزم هستیام، مرگ ویرانگر چه بی رحم و شتابان میرسد
پس چرا، پس چرا عاشق نباشم، پس چرا عاشق نباشم
من که میدانم به دنیا اعتباری نیست نیست، بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست نیست
من که میدانم اجل ناخوانده و بیدادگر، سرزده میآید و راه فراری نیست نیست
متن آهنگ آواز دل معین
به زمانی که محبت شده همچون افسانه، به دیاری که نیابی خبری از جانانه
دل رسوا دگر از من تو چه خواهی دیوانه دیوانه
از آوای دلم زمزمۀ ساز دلم من به فغانم، ای دل چه بگویم وز شررش چه بجویم حیرانم حیرانم
تو همان شرری که خرمن جان من بسوزی، تو که با نگهی به جان من شعله برفروزی
تا تو همدم شبهای منی، شبها شاهد تبهای منی، همچون آتشی شعله میکشی، شمع انجمنی
ای دل ز تو ما را چه نصیبی بود، گشتم ز تو رسوا چه فریبی بود
غمهای جهان را تو خریداری، آخر غم ما را چه شکیبی بود
به کجا به کجا بریام ای دل رسوا به کجا ای دل رسوا ز چه رو نکنی بر ما تو چرا پروا
عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود، مجنون از آستانۀ لیلی کجا رود
گر من فدای جان تو گردم دریغ نیست گر من فدای تو گردم دریغ نیست، بسیار سر که در سر مهر و وفا رود
سعدی به در نمیکنی از سر هوای دوست، در پات لازمست که خار جفا رود
متن آهنگ خداحافظ معین
خوردم قسم تا بعد از این با چشم باز عاشق شوم، حالا که آمد دیگری من میروم من میروم
خداحافظ خداحافظ
حالا که دست دیگری بر هم زده فردای ما، حالا که بر هم میخورد آرامش شبهای ما
ای تکیه گاه ناتوان از نااُمیدی خستهام، از بیم فرداهای دور بار سفر را بستهام
گفتی که در سختی و غم پشت و پناه من شوی، در کوره راه زندگی فانوسِ راه من شوی
حالا که پشت پا زدن برای تو آسان شده، حالا که لحظههای تو از آن این و آن شده
دل خون شد از اُمید و نشد یار یار من، ای وای بر من و دل اُمیدوار من
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است، سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب، در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن، بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
اگر خواهم غم دل با تو گویم، جا نمییابم، اگر جایی کنم پیدا تو را تنها نمییابم
اگر جایی کنم پیدا و هم تنها تو را یابم، ز شادی دست و پا گم میکنم خود را نمییابم
تو شادی گذشتمی بخت سعید رفتمی، تو این بیابون غریب بهونۀ قشنگمی
گفتی نگو دوست دارم حرفتو باور ندارم، اشتباه میکنی بازم اشتباه میکنی بازم
دوست دارم قد خدا، قد تمام قصهها، تو رو قسم به عشقمون یه شب دیگه پیشم بمون
چرا تو باور نداری حرف دل عاشقمو، چرا تو تنها میذاری دستای سرد خستمو
بیا که با صدای تو مهر سکوت و میشکنم، هزار هزار شعر و غزل نخونده فریاد میزنم
باورم کن باورم کن من که با تو صادقم، اگه خستم یا شکستم هر چه هستم عاشقم
عذاب این دریدهها مرا شکسته بیصدا، دستی بکش به زخم من که از شفا گذشتهام
برای دیدن تو از حادثهها گذشتهام، کفر اگر نباشد این من از خدا گذشتهام
منو بشناس و باور کن که خستم خیلی خستم، اما هستم
تهی ماند و نشد آلوده دستم من به دنیا دل نبستم
هر چه بلا کشیدهام من از وفا کشیدهام، که از وفاداری این اهل وفا گذشتهام، من از وفا گذشتهام
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند، چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم، رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را، کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود به دست آور، که مخزن زر و گنج و درم نخواهد ماند
سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود، که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
متن آهنگ دعای شب معین
در دل شب دعای من، گریۀ بی صدای من، بانگ خدا خدای من به خاطر تو بود و بس
پاکی لحظههای من، گریۀ های های من، گوهر اشکهای من به خاطر تو بود و بس
این همه بیپناهیم، این همه سر به راهیم، این همه بیگناهیم، غصه به جان خریدنم،
از همه کس بریدنم، زخم زبون شنیدنم به خاطر تو بود و بس، رو به خدا نشستنم،
نذر و دخیل بستنم، سوز من و گداز من، اشک من و نیاز من به خاطر تو بود و بس
متن آهنگ من عاشق می نوشم معین
من عاشق می نوشم میسوزم و خاموشم، شبها در میخانه افتاده و مدهوشم
امشب فارغ بینی ز عقل و هوشم، امشب فارغ بینی ز عقل و هوشم
تا من به تو دل بستم از قید جهون رستم، من رند خراباتم من …. …..
بار عشق یاری بود به دوشم، بار عشق یاری بود به دوشم
دور از رخ دلدارم، آشفته به دیدارم، چون شمع فزون خوارش مدهورم و هشیارم
شبها در میخانه، …. نکند خانه، من بی دل و دل باشم در گیسوی جانانه
شاید به دل ما اثری باشد، در عالم مستی خبری باشد
متن دکلمۀ آهنگ سفره معین
بیا دست قشنگ مهربانت را عصایی کن که برخیزم، و شور انگیز و شوق آلود بدامان شقایقها بیاویزم
بدزدم تیشۀ فرهاد عاشق را، و بی پروا چنان رعدی بنای سنگی غم را فرو ریزم
بسازم کلبۀ عشقی، میان باغ فرداها و حافظ وار بر بام فلک طرحی دگر از عشق اندازم و نقش دیگری ریزم
بیا واکن لبانم را به تکرار سرود عشق، که من آن مرغ غمگین شباویزم
متن آهنگ همه فکر میکنن معین
تموم دورۀ عمرم گذشت در خواب و مستی، نچیدم جز گل آزردگی از باغ هستی
همه فکر میکنن خوشبخت ترین مردمم من، همه فکر میکنن در شهر شادیها گمم من
ولی امروزه عقل آدما به چشماشونه، نمیدونن که جغد غـم تو قلبم کرده لونه
منم چون قایقی بشکسته از طوفان غمها، به ناکامی شدم بازیچۀ امواج دریا
متن آهنگ امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم معین
گر چه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر، باز كن ساقی مجلس سر مینای دگر
امشبی را كه در آنیم غنیمت شمریم، شاید ای جان، نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم مشكن قدر خود ای پنجۀ غم، من به میخانهام امشب تو برو جای دگر
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر، جز همین امشب و فردا شب و شبهای دگر
متن آهنگ من امشب شکنم ساغر معین
من امشب شکنم ساغر، لب بر جام نزنم دیگر، عاشقم و مست نگاهت
مستم از نگهی دلجو، ساغر را فکنم یک سو، پیش لبت باده نخواهم
دل بر مهر تو بستم ساغر بشکستم، کی از می و مستی از باده پرستی
کام دل خود یابم، دم از می نزن ای دل از باده چه حاصل
من در شب هجران، چون شمع فروزان، در آتش و در آبم
من ساغر عشقش ای جان نشکستم، پیمانه شکستم پیمان نشکستم
از باده هلاکم نیست، از گردش چشمت میمیرم و باکم نیست
ای ساغر می از چه زنی آتش بر جانم، بشکن که تو را در دل شب در بر ننشانم
ساغر شکند می ریزد، شمع از بر من برخیزد، مهرت به دلم نگریزد
خواهم که تو یارم باشی، شمع شب تارم باشی، هردم به کنارم باشی
متن آهنگ بهانه بس کن معین
بهانه بس کن بیا کنارم، که من به راهت در انتظارم
خسته جانم عشقت دارم، میسوزد آشیانم
برده نگاه تو دل زدستم، بادۀ عشقت نموده مستم
غیر تو یاری دگر نخواهم، جز به وفای تو دل نبستم
آه چون بی تو روم به بستان، من پریشان به دیدن گلها
ریزد قطرههای اشکم، بسان شبنم به دامن گلها
به ناز رفتی و، در آرزوی دیدن رویت، به رهگذار دور، عمری در انتظار نشستم
به خدا من هرگز ترک وفا نکنم، دل غمگینم را از تو جدا نکنم
ز غمت گریانم نشکن پیمانم، که اسیرت باشد دل سرگردانم
متن دوبیتیهای بابا طاهر
شو تاریک و سنگستون و مو مست، قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگه دارنده اش نیکو نگه داشت، وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
مو که سر در گریبانم شو و روز، سرشک از دیده بارانم شو و روز
نه تب دارم نه جایم میکنه درد، همی دونم که نالانم شو و روز
دلم نازک بسان شیشهام بید، اگر آهی کشم اندیشهام بید
متن آهنگ نگاه گرم تو معین
اون نگاه گرم تو اون نگاه گرم تو، جام شرابه جام شرابه
زندگی بی چشم تو، رنج و عذابه رنج و عذابه
آه من ترسم شبی، دامنت بگیره
با دلم بازی نکن، عاشق و اسیره ترسم بمیره
یک شب از روی …. …. منو رها کن
میشکنی شیشه دلم قدرشو ندونی
مهربونی با همه با من و دلم، دل من نامهربونی
زندگی بی چشم تو رنج و عذابه رنج و عذابه
متن آهنگ صورتگر نقاش چین معین
ز دست محبوب آه، چهها کشیدم، ز دست محبوب آه، چهها کشیدم
به جز جفایش عزیزم وفا ندیدم، به جز جفایش حبیبم وفا ندیدم
نه همزبانی آه که یک زمانی، نه همزبانی آه که یک زمانی
به من بگوید عزیزم غم که داری، به من بگوید حبیبم غم که داری
نه همزبانی که یک زمانی، نه همزبانی که یک زمانی
به من بگوید عزیزم غم که داری، به من بگوید حبیبم غم که داری
نوبت هجران گذشت، نوبت هجران گذشت شد گه عشق و صفا
شد گه عشق و صفا
متن آهنگ نرگس مستی معین
بیا نرگس مستی بیا نرگس مستی، دو چشمانت سیاه دل به که بستی
ابرو پیوستی جانم ابرو پیوستی، رویت به چو ماه چشم بدت دور
آفت جانی خبردارت کنم، باشه تا روزی گرفتارت کنم
دل من زاره خسته دل به کسی نبسته، مرغ قفس شکسته از کمند خلق باز جسته
متن آهنگ بی وفایی معین
بی وفایی نکن با ما، یه روزی تو میشی پشیمانی
نمیدونستم چه میدونستم این قد با ما دورنگی
نمیدونستم چه میدونستم یه روز با دل میجنگی
روز اول تو رو دیدم همون لحظه عزیز پسندیدم
متن آهنگ مرد تنها معین
یه مرد عاشق یه مرد تنها، یه کوه سنگی یه موج دریا
منم من منم من منم من، منم من منم من منم من
اون سرگردونه بی آشیونه، میگن به اون مرد آهای دیوونه
ستارۀ من تو آسمونها، مثل خود من میگرده تنها
وقتی خودم رو تو آینه دیدم، عکس غمو از خودم کشیدم
روی پیشونیم اینو نوشته، باید بسوزم این سرنوشته
یه روز به من گفت یک عاشق پیر، بگذر از این عشق از ما گذشته
منتظرم منتظر شادیم، مسافر یه قایق بادیم
متن آهنگ توی این خونۀ ویرون شده معین
توی این خونۀ ویرون شده که برام مثل یه زندون شده
چی بگم از کجا چه کنم ای خدا شده کار دل تنهای من
دل آوارۀ رسوای من گریۀ بی صدا چه کنم ای خدا
واسه این درد بی درمون بریزم اشکای پنهون مگه آروم بشم
توی این دنیای پر غم کیه باور کنه هر دم که چهها میکشم
با این دل پر از شکایت چه کنم من غصه دارم بی نهایت چه کنم
نه همدمی نه آشنایی که براش راز دلم کنم حکایت چه کنم
چه کنم چه کنم چه کنم
متن آهنگ من باهاتم معین
ناز من، عشق من، از چشم ترم زود مرو
ای شکسته، تو شکستی مویه کردی، غصه خوردی از ته دل گریه کردی
من باهاتم، خاک پاتم مثل ماتم تو صداتم من رفیق گریههاتم
عشق در تو، شور در تو، بی تو من جایی ندارم بی تو فردایی ندارم
من باهاتم، مثل بارون تو چشاتم مثل غصه تو صداتم، چون پرنده در هواتم
متن آهنگ یکی را دوست میدارم معین
یکی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نمیداند، نگاهش میکنم شاید بخواند
از نگاه من که او را دوست میدارم، ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواند
به برگ گل نوشتم من، که او را دوست میدارم، ولی افسوس، او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت، بگو از من به دلدارم تو را من دوست میدارم
ولی ناگه ز ابر تیره برقی جست و روی ماه تابان را بپوشانید
من به خاکستر نشینی عادت دیرینه دارم، سینه مالامال درد اما دلی بی کینه دارم
پاکبازم من ولی در آرزویم عشق بازیست، مثل هر جنبندهای من هم دلی در سینه دارم
من عاشق عاشق شدنم، من عاشق عاشق شدنم
در کدامین مکتب و مذهب جرمست پاکبازی، در جهان صدها هزاران پاکباز از سینه دارم
کار هرکس نیست مکتب داری این پاکبازان، هدیه از سلطان عشق بر هر دو پایم پینه دارم
من از بیراهههای حله بر میگردم و آواز شب دارم، هزار و یک شبی دیگر نگفته زیر لب دارم
مثال کوره میسوزد تنم از عشق اُمید طرب دارم، حدیث تازهای از عشق مردان حلب دارم
متن آهنگ زمزمه معین
امروز آفتاب از کدوم ور در اومد که تو غایب دوباره پیدا شدی
دو باره زمزمه افتاد تو همه یه بهونه واسه حرفا شدی، یه بهونه واسۀ حرفا شدی
بمون بمون که تو از همه عاشقا سری، من عاشقم اما تو از همه عاشقتری
تو سوار مرکب عشق اومدی، تکیه بر این خونۀ ویرون زدی
تا قیامت منت تو بر سرم، امشب از شبهای پیش عاشقترم
بمون بمون که تو از همه عاشقا سری، من عاشقم اما تو از همه عاشقتری
بمون که عاشقونه بمیرم کنار تو، مثل زمستون بشم فدای بهار تو
خونه تنهاییمو رنگی بزن سازو بردار امشب آهنگی بزن
من برای با تو بودن زندهام از همه دنیا دیگه دل کندهام
گر بود عمر به میخانه روم بار دگر، بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
معرفت نیست در این قوم خدایا سببی، که دهم گوهر خود را به خریدار دگر
متن آهنگ وقتی که تو رفتی معین
وقتی که تو رفتی خورشید نمرده، دریا و بیابان خدا دست نخورده
وقتی که تو رفتی قلبی نشکسته، اشکم نشده سیل و مرا سیل نبرده
وقتی که تو رفتی وقتی که تو رفتی، انگار نه انگار که از تو اثری بود
انگار نه انگار که بیدادگری بود، انگار نه انگار که عشقی به سری بود
انگار نه انگار که در دل شرری بود
وقتی که تو رفتی وقتی که تو رفتی، انگار که عشقی به دل نطفه نبسته
انگار که مستیم و سبویی نشکسته، انگار که عمری بر باد نرفته
انگار که در دل اُمیدی ننشسته، وقتی که تو رفتی چشم من خسته بی خواب نمانده
وقتی که تو رفتی در سینه دل من، بی تاب نمانده بی تاب نمانده
ما چون ز دری پایی کشیدیم، کشیدیم، اُمید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند، از گوشۀ بامی که پریدیم، پریدیم
متن آهنگ میپرستم معین
بازوانت را به مستی حلقه کن بر گردنم، تا بلرزد زیر بازوهای سیمینت تنم
چهرۀ زیبای خود را از رخ من وا مگیر، جز به آغوش چمن یا دامن من جا مگیر
راز عشق خویش را آهسته خوان در گوش من، جستجو کن عشق را در گرمی آغوش من
من تو را تا بیکرانها من تو را تا کهکشانها، از زمین تا آسمانها دوست دارم میپرستم
من تو را همچون اهورا من تو را همچون مسیحا، همچو عطر پاک گلها دوست دارم میپرستم
من تو را با هستی خود با وجودم، عاشقم با خون خود با تار و پودم
من تو را با لحظههای انتظارم، عاشقم با این نگاه بی قرارم
من تو را همچون پرستو یاسمنها نسترنها، من تو را با آنچه هستی دوست دارم میپرستم
متن آهنگ بی بی گل معین
بگو که گل نفرستد کسی به خانۀ من، که عطر یاد تو پر کرده آشیانۀ من
بگو که بعد تو کس نیاید دگر به خانۀ من، بگو به هم نزند خلوت شبانۀ من
دلت چگونه نگیرد دگر بهانۀ من، چگونه پای کشیدی ز آشیانۀ من
متن آهنگ گفتگو با دل معین
به تو میگم که نشو دیوونه ای دل، به تو میگم که نگیر بهونه ای دل
من دیگه بچه نمیشم آه، دیگه بازیچه نمیشم
به تو میگم عاشقی ثمر نداره، واسه تو جز غم و دردسر نداره
من دیگه بچه نمیشم آه، دیگه بازیچه نمیشم
قلبمو زیر پات گذاشتی رفتی، تو منو مبتلا گذاشتی رفتی با چشم گریون
منو وا گذاشتی رفتی، به خدا منو رسوا کردی ای دل، همه جا مشتمو وا کردی ای دل
هر جا پا گذاشتی رفتی، فتنه بر پا کردی ای دل
میدونم تو دیگه عاقل نمیشی، تو دیگه برای من دل نمیشی
متن آهنگ دلبرم دلبر معین
دلبرم دلبر خانه خرابم کرد، دلبرم دلبر خانه خرابم کرد، چشم شهلایش دیده پرآبم کرد
به چشمان سیاه تو اسیرم، به چشمان سیاه تو اسیرم، خدا میدونه دل از تو نگیرم
یه روزی عاشق و دیوونه بودی، شراب عشقمو پیمونه بودی
از اینجا تا به اون جا خیلی دوره، همه کوه سیاه سنگ صبوره
متن آهنگ سفر کردم معین
گفتم میری سفر آروم میگیرم، ندونستم که از دوریت میمیرم
بهت گفتم برو هر جا که میری، به شرطی خاطراتم رو نگیری
جداییتو رو دوش خسته بردم، تموم شب نفسهاتو شمردم
چشامو بستمو خواب تو دیدم، رو لبهام طعم لبهاتو چشیدم
متن آهنگ خودم میام میبرمت معین
دشمن اگه هزار هزار، فشنگاشون قطار قطار، حلقه به دورت بزنن، صدتا با سیصدتا سوار
خودم میام میبرمت، خودم میام میبرمت، این دل بی قرارم، به دام تو اسیره
برای دیدن تو نفسم داره میگیره، نفسم داره میگیره
قد نگو نگو نگو سرو خرامانه، چشم نگو نگو نگو نرگس شیرازه
عجب چشایی داری وقتی پایین میاری، رو سر خاک کوچه چه منتی میذاری
تار موهات بلنده واسه شکار کمنده، خورشید آب طلایی بهت میاد قشنگه
متن آهنگ شنیدم رفتهای سوی رقیبان معین
چه حالی، باکه هستی، تو خوابی، هوشیاری یا که مستی
شنیدم رفتهای سوی رقیبان، فراموشت شده مهر حبیبان
شدی از بوی آغوش که مدهوش، که آغوش مرا کردی فراموش
ببین اینان که بهرت میخروشند، همه گندم نما و جو فروشند
متن آهنگ صفای اشک معین
نه از آشنایان وفا دیدهام، نه در باده نوشان صفا دیدهام
ز نامردمیها نرنجد دلم که از چشم خود هم خطا دیدهام
به خاکستر دل نگیرد شرار، من از برق چشمی بلا دیدهام
وفای تو را نازم ای اشک غم، که در دیده عمری تو را دیدهام
متن آهنگ سفر معین
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه، آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه
غم دور از تو بودن یه بی بال و پرم کرد، نرفت از یاد من عشق سفر عاشق ترم کرد
هنوز پیش مرگتم من بمیرم تا نمیری، خوشم با خاطراتم اینو از من نگیری
متن آهنگ مست معین
اونا که تو زندگیشون قصههای خوب شنیدن، تو قمار زندگانی همه جور بازی رو دیدن
اونا که تو خلوت شب شعرای حافظ خوندن، همه راهو رفتن اما بر سر دو راهی موندن
بهشون بگین که اینجا یه نفر همیشه مسته، یه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشسته
بهشون بگید که قصش مثه شانومه درازه، کی بوده کجا رسیده چجوری باید بسازه
حالا قصههاشو مستا توی میخونهها میگن، اما اون همیشه مستو توی اونجا را نمیدن
متن آهنگ سفر معین
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه، آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه
غم دور از تو موندن یه بی بال و پرم کرد، نرفت از یاد من عشق سفر عاشقترم کرد
هنوز پیش مرگتم من بمیرم تا نمیری، خوشم با خاطراتم اینو از من نگیری
تو رو دیدم تو بارون دل دریا تو بودی، تو موج سبز سبزه تنه صحرا تو بودی
مگه میشه ندیدت تو مهتاب شبونه، مگه میشه نخوندت تو شعر عاشقونه
میخوام برگردم اما میترسم، میترسم بگی حرفی نداری
بگی عشقی نمونده، میترسم بری تنهام بذاری
دلم جز ابر و بارون بجز اسم تو نشنید، تو مهتاب شبونه فقط چشمام تو رو دید
نشو با من غریبه مثه نامهربونا، بلا گردون چشمات زمین و آسمونا
متن آهنگ نازی نازی معین
نازی نازی نازی به خوشگلیت مینازی، قرار نبود بگیری دل منو به بازی
یکی یه دونه ی دل من محبوب خوشگل من منو دیگه نمیخوای اینو میدونم
من به یاد گذشته برات میخونم
متن آهنگ انتظار معین
تنها تو را امشب جستجو کردم، در بین خوبانت آرزو کردم
حیف از من و حیف از این آشنایی، در شهر خوبانت جستجو کردم
تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم، اگر چه شکوه کردم ولی چشم انتظارم
تو نگفتی مگر بار سفر با تو ببندم، تو نگفتی مگر بار سفر با تو ببندم
متن آهنگ یکی را دوست میدارم معین
یکی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نمیداند، نگاهش میکنم شاید بخواند
از نگاه من که او را دوست میدارم، ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواند
به برگ گل نوشتم من، که او را دوست میدارم، ولی افسوس، او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
من به خاکستر نشینی عادت دیرینه دارم، سینه مالامال درد اما دلی بی کینه دارم
پاکبازم من ولی در آرزویم عشق بازیست، مثل هر جنبندهای من هم دلی در سینه دارم
من عاشق عاشق شدنم، من عاشق عاشق شدنم
در کدامین مکتب و مذهب جرمست پاکبازی، در جهان صدها هزاران پاکباز از سینه دارم
کار هرکس نیست مکتب داری این پاکبازان، هدیه از سلطان عشق بر هر دو پایم پینه دارم
من عاشق عاشق شدنم، من عاشق عاشق شدنم
من از بیراهههای حله بر میگردم و آواز شب دارم، هزار و یک شبی دیگر نگفته زیر لب دارم
مثال کوره میسوزد تنم از عشق اُمید طرب دارم، حدیث تازهای از عشق مردان حلب دارم
من عاشق عاشق شدنم، من عاشق عاشق شدنم
متن آهنگ بت پرست معین
شدهام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو، به کنج میخونه روز و شب شدهام جام دست تو
به تو چون سجده میکنم شرر تو هر سینه میزنم، ز غصه میخوام که بعد از این بت روی تو بشکنم
شب هجرون دیگه تمومه گل مهتاب بر سر بومه، عاشقی جز بر تو حرومه که برای تو زندهام
روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه، دل من یک کاسه ی خونه که برای تو زندهام
شدهای بت پرستیم بلای هر روز و هستیم
متن آهنگ درویش معین
میدونستی که خاک، فرش منه، رفتی نموندی، چرا بخت سپیدو، به سیاهی نشوندی
میدونستی فقط، تو رو دارم، رفتی نموندی، چرا مرغ اُمیدو، از این خونه پروندی
درویشم و دنیا، واسم یه مشت خاکه، همه دار و ندارم، فقط یه دل پاکه
درویش رو هر گلیم پاره، شب رو سر میاره، قطره یا که دریا، براش فرقی نداره
متن آهنگ عطر شادی معین
وقتی دلم تنها میشه، مثل دیوونهها میشه
یه نفس وقتی ازت جدا بمونه، منو آتیش میزنه میگیره بونه
تو که نیستی ببینی تو باغ چشمام، گل اشکم همه شب زده جوونه
از تو باغ لباد گل میباره، از تمنای تو دل سرشاره
از چشمانت عمر و مستی میجویم من، در آغوشت عطر شادی میبویم من
لبخند تو مثل گل نازه، چشم مستت نرگس شیرازه
قلبم برده خاطرۀ عشقت، هر شب دل با یاد تو دم سازه
متن آهنگ اگه بخوای میتونیم معین
دلم میخواد بازم منو تو دیگه بال و پر باشی، سرم رو مهربونانه به روی سینه میذاشتی
میدونستم که میایی سراسیمه به دنبالم، اگه از گریههای بی امان من خبر داشتی
اگه بخوای میتونیم بازم با هم بمونیم، اگه بخوای میتونیم بازم با هم بمونیم
قدیمی آشنا بودیم رفیق با وفا بودیم، دو تن اما یه جون داشتیم سری از هم سوا داشتیم
دلم میخواد که دست تو یه شاخه گل برام میچید، دو تا چشمون شفافت منو مشتاق تو میدید
دلم بی تاب و دیوونه که برگردی تو باز خونه، صدای خسته ی پاهات تو گوش کوچه میپیچید
متن آهنگ مهربونیت قشنگه معین
عطر شکوفه داره مثل گل بهاره، وقتی که از راه میاد شادی و شور میاره
مهربونیت قشنگه هم زبونیت قشنگه، قهر کردنت قشنگه ناز کردنت قشنگه
تو یار دلنوازی یه پارچه شور و نازی، حالا ببینم با دلم تا به کی میخوای بسازی
مهربونیت قشنگه همزبونیت قشنگه، وقتی با من قهر میکنی پشیمونیت قشنگه
متن آهنگ همه فکر میکنن معین
همه فکر میکنن خوشبخت ترین مردمم من، همه فکر میکنن در شهر شادیها گمم من
ولی امروزه عقل آدما به چشماشونه، نمیدونن که جغد غـم تو قلبم کرده لونه
تموم دورۀ عمرم گذشت در خواب و مستی، نچیدم جز گل آزردگی از باغ هستی
گر … شیشۀ دلم شکسته، … شوق فردا خنده رو لبام نشسته
منم چون قایقی بشکسته از طوفان غمها، به ناکامی شدم بازیچۀ امواج دریا
متن آهنگ فدات بگردم من معین
فدات بگردم من دلم گرفتاره، اگه بشی یارم فقط بگو آره
تو یار من باشی وای چه عالمی داره، تو یار من باشی وای چه عالمی داره
کسی که مثل تو یه همدمی داره، دیگه تو این دنیا کجا غمی داره
منو دیوونه کردی تو دلم خونه کردی، هر چی غیر خودت بود زدی ویرونه کردی
دیگه نمیتونم بی تو من بمونم منو دیوونه کردی، منو دیوونه کردی
متن آهنگ می زده
می زده شب چو ز میکده باز آیم، بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دل دادۀ رهگذرم، از خود نبود خبرم، ای فتنه گرم
شبها سر کوی تو، آشفته چو موی تو، میآیم تا جویم، خانه به خانه مگر از تو نشانه
میخانه به میخانه، پیمانه به پیمانه، راه تو میجویم این می و مستی بود بی تو بهانه
میسوزم، شبها با شمع رخ تو، با سوز نهان، میسازم، با این آتش دل خود، با کاهش جان
تشنهای ز جام شرابم، به لب رسیده جان چو حبابم، مستم و خرابم
فارغ از غمم چه نشستی، چرا دل مرا بشکستی، همچو من چو مستی
مست از بادهام یا از آن نگه، بر تو عاشقم یا بر روی مه
من بر تو عاشقم بر تو عاشقم، قلب من نشد شاد از عشق تو، شاد از عشق تو
متن آهنگ شکوه معین
خدایا خدایا شکوهها با تو دارم فغانی فغان در جهان … دارم
تمام وجودم پر از نااُمیدیست مگر هستیم را ز غم آفریدی
خداوندا باز شدیم رسوا ماندهام تنها سینه لبریز درده دلم سرده سرده
در این دنیا نامرادیها دل شکستنها با دلم هر چه کرده دلم پر ز درده
خدایا خدایا به فریاد من رس که دیگر دلم رفته جایی نداره
به تنهایی خود بسی ناله کردم ولی نالهام هم نوایی نداره
متن آهنگ عمر منی معین
بی تو من اسیرم خسته و تنها، در خلوت شبها با دلی رسوا
بیا که بی تو نداره رنگی آبی دریا آسمون، بیرون نمیشه عشق تو یک دم در … سرمستی من
عمر منی بیا برام عشوه و ناز وقت وداع شاید نیاید دیگه باز
اون زمونها که مهر و وفا داشتی، توی قلبم گلای آرزو کاشتی
بیا که دیگه گلها پژمردن، از غم عشقت آرزوها مردن
دانلود تمامی آهنگهای قدیمی، کمیاب و نایاب معین به صورت یکجا در یک فایل فشرده